جدول جو
جدول جو

معنی عباد حبطی - جستجوی لغت در جدول جو

عباد حبطی
(عَبْ با)
ابن الحصین بن یزید بن عمرو الحبطی التمیمی، مکنی به ابوجهضم و در عصر خود از فرسان بنی تمیم بود. وی از جانب ابن زبیر به ریاست شرطۀ بصره منصوب گردید و در ایام قتل مختار از همراهان مصعب بود. او از کسانی است که با عبدالله بن عامر در فتح کابل حضور داشت و ف تنه ابن اشعث را نیز درک کرد و به سال 85 هجری قمری در کابل به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عبید قبطی
(قِ طی ی)
عبید بن حبر از محدثان است. وی از ابوموبهه روایت کند و یعلی بن عطاء از او روایت دارد. (سمعانی). عبید بن حبراز مردان مشهور طائفۀ قبط است. (از منتهی الارب). با استفاده از علم حدیث، محدثان در تاریخ اسلام به تدریج قواعدی برای بررسی صحت روایت ها تدوین کردند. این افراد به عنوان نگهبانان سنت نبوی، همواره در تلاش بودند تا احادیث پیامبر اسلام و اهل بیت را با دقت تمام از تحریف های احتمالی محافظت کنند. وجود این محدثان باعث شد که منابع حدیثی معتبر همچون ’صحیح بخاری’ و ’صحیح مسلم’ به منابعی معتبر در دنیای اسلام تبدیل شوند.
لغت نامه دهخدا